دوران جوانی

جمع تمام قطره ها میشود دریا، بیا دریا شویم

دوران جوانی

جمع تمام قطره ها میشود دریا، بیا دریا شویم

عمو فردوس


سخنگو : کدام حرف ( ح ) میباشد ؟

شهاب : عمو جان  حرف ( ح ) اونجاست ...

نگین : خودم میدونم عمو ... اینهاش ... اینم دکمه ی ( ح )

سخنگو : افرین عزیزم ... حالا کدام عدد( 5 )میباشد ؟

شهاب:عمو جان اونهاش عدد 5 ...

نگین : میشه عمو جان خفه بشی .. خودم بلدم .. اینم زدم ...

سخنگو : افرین عزیزم ... کدام کلمه ی ( ع ) میباشد ؟

شهاب : -----

نگین : اینهاش .. زدم ..

سخنگو : افرین عزیزم ...

 

خوب شاید به گوش شما اسم عمو فردوس اشنا باشه شایدم نباشه ... عمو فردوس یه دستگاه هست که مثل لب تاپ میمونه و وقتی که بازش میکنی یه صفحه کلید داره که حروف و اعداد فارسی توشه ... این دستگاه برای کودکان ساخته شده و امکانات خیلی خیلی جالبی داره ... حالا شما فرض کن که یه بچه ای که هنوز مهد کودک نرفته بتونه از این دستگاه استفاده بکنه و تمام حروف و اعداد رو هم بلد باشه .... اینجاست که من به گذشته فکر میکنم ... میبینم که اون زمان ما همچین چیزی نبوده .. ما ول بودیم تو کوچه و خیابون و بازی میکردیم ... یادگیریمون از اول دبستان شروع شد...و اونقدر ها هم باهوش نبودیم .. ولی نسل جدید بچه ها واقعا یه جوری دیگه هستن .. اقندر حالیشون هست که میشه مثل یه ادم بزرگ باهاشون حرف زد .. حتی بعضی وقتا بچه های نسل جدید سعی میکنن که بهتون حقه بزنن ... واقعا در تعجب میکنم ... خیلی دوست دارم زنده بمونم تا ببینم نسل جدید بچه ها چقدر میتونن با سنت های 1000 سال پیش کنار بیان ... خیلی دوست دارم زنده بمونم تا ببینم که کودکان نسل جدید ایران چقدر در دنیا موفق هستن ... نمیدونم منظورمو رسوندم یا نه ...

 

سخنگو : ( م ) مثل :

نگین : مثل میمون ...

سخنگو : ( ب ) مثل :

نگین : مثل  بابا ...

سخنگو : (ع ) مثل :

نگین :عمو شهاب بو گندو

 

اصلاحات فکری : بعضی از دوستان توی این فکر هستن که منو محمد علی اگر با هم داداش هستیم پس چرا من جدا رفتم شمال و اون هم جدا رفته ... خوب اینجاست که من میگم درسته که ما برادر هستیم ولی در دنیای مجازی برادر هستیم نه در دنیای واقعی ... هرچند که من و محمد علی مثل 2 تا برادر واقعی با هم هستیم و حتی شایدم بیشتر از 2 برادر ... ( زن و شوهر ) ... به هر حال من مشهد زندگی میکنم و محمد علی تهران ...