دوران جوانی

جمع تمام قطره ها میشود دریا، بیا دریا شویم

دوران جوانی

جمع تمام قطره ها میشود دریا، بیا دریا شویم

مشکل خیلی بزرگ!!!

سلام خدمت همه دوستان!


امروز دقیقاً یک ماه هست که همه چیز داره خوب پیش میره!


و این اصلاً چیزه طبیعیی نیست!


می گن که وقتی این طوریه سه حالت داره!:


1.درس ها رو خوب انجام نمی دی

2.کار و زندگیت رو داری اشتباه انجام میدی

3.دوست دخترت داره بهت خیانت می کنه!


ولی من اصلاً دلم نمی خواد این 3مورد باشه! مخصوصاً مورد آخری!

جالبیش این جاست که خودم هم احساس می کنم یه چیزی این وسط درست نیست!


شاید هر سه مورد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

مدیر گروه تنظیم خانواده

5سالگی 

پسره : هیچی از سکس نمیدونه ولی کنجکاو شده که بفهمه

دختره : حتی نمیدونه که توی دنیا 2 تا جنس هست

 7سالگی

پسره : متوجه میشه که دوستان بزرگترش راجب یه سری چیزها حرف میزنن ، راجب دختروپسر(توجه دوست بزرگتر)

دختره : هیچی نمیدونه

 10سالگی

پسره : اولین فیلم سکسی زندگیشو از دوستش میگیره ... با 1000 زحمت دور از چشم پدرو مادر نگاه میکنه

دختره : یه حس جدید پیدا کرده ...متوجه شده که نباید با پسرها دوست بشه

 15 سالگی

پسره:دیگه انقدر فیلم و عکس نگاه کرده که خسته شده و میخواد یه تجربه عملی داشته باشه

دختره : یه چیزای مبهمی میدونه ولی نمیخواد بیشتر بدونه

 19سالگی

پسره : پسره فکر میکنه که اخرین هدفش سکس هست و دیگه هیچ هدفی نداره و دست به هر کاری میزنه.وفکر میکنه که سکس هموناییه که توی فیلما میبینه و دوستان بزرگتر براش تعریف کردن

دختره : تقریبا همه چیزو میدونه ولی چون خجالت میکشه نمیخواد بگه که چیزی میدونه ... و این نیازشو حبس میکنه

26سالگی

دختره و پسره با هم ازدواج میکنن ....اما چون هیچ کدوم بلد نیستن که نیاز های جنسی طرف مقابل رو درک کنن طلاق میگیرن ...

 

شاید خیلی از شماها به این داستانی که الان گفتم بخندید و بگید باز این شهاب ( تنها ) طنز گفته و دیگه تمام .. ولی من هیچ طنزی نگفتم ... و تنها واقعیت رو نشون دادم ...اره این چیزیه که توی ایران اتفاق میافته ... و طبق امار طلاق ایران 45 درصد طلاق ها به خاطر اینه که دو طرف نیاز های هم دیگه رو نمیدونن ... باور نداری ؟ خوب اون دیگه مشکل خودته ... خوب حالا باید بگم که دانشمندان ایرانی به فکر راه حلی افتادن که این مسئله رو حل کنن ... واون راه حل تنظیم خانواده درس یک واحدی در دانشگاه هست ... اها یه راه حل دیگه هم داره .. اگه بری رشته تجربی در دبیرستان هم یه سری حرفا میگن ... اما اینا بسه ؟ ... در کشور های خارجی ( زیاد دور نریم .. همین هند خودمون ) از دبستان ، توجه کنید از دبستان پسرها رو جدا کرده و یک فیلم اموزشی بهشون نشون میدن .. همینطور دخترها رو ... و تمام چیزهارو توضیح میدن ... پسره و دختره دیگه حس کنجکاویشون ارضا میشه و دیگه کمتر دنبال این جور چیزا میرن ...نمیخوام پرحرفی کنم .. فقط میخوام جواب سوالم رو بدید :

 

1-زمان اموزش جنسی در دانشگاه هست یا دبستان ؟

2- آیا این که آموزش میدن درسته یا نه ؟

3-شما اگه رییس اموزش کشور بودید برای این مسئله چه کار میکردید ؟

4-فکر میکنید مسائل جنسی مهم هستن یا نه ؟

دوران جوانی یا دوران تنهایی ؟ ؟ ؟

روز اول :

پسردایی : خوب حالا دیگه توی این چند روزی که تنهایی چند تا دختر میخوای بیاری تو خونه؟

شهاب : من اهل این کارا نیستم ...

پسردایی : چرت نگو یکی تو اهلش نیستی یکی اون پسره محمد علی

شهاب:من از صبح تا شب کلاسم بعدشم درس میخونم و میخوابم وقت این کارا رو ندارم

پسردایی: مشروب میزنی برات جور کنم؟

شهاب : نه ... اهلش نیستم

پسردایی : ای بابا تو چه مرگته ؟..8روز خونه خالی چه غلطی میخوای بکنی پس ؟

شهاب:دانشگاه + درس + ماهواره(شبکه فارسی 1 سریال کره ای شب به شب)

 

خوب اول از همه ، از همه ی دوستان عذرخواهی میکنم که توی 2 یا شایدم 3 هفته ی گذشته نتونستم بیام وب و به شما سر بزنم ... وقتی انسان توی سن 18 یا 19 سالگی هست فکر میکنه که دیگه میتونه مستقل زندگی کنه و انقدر به این حسش ایمان داره که حرف هیچ کسی رو گوش نمیکنه ... فکر میکنه که تنها زندگی کردن خیلی لذت داره.. هر کاری که بخوای میکنی بدون این که مامان یا بابا یا خواهری باشه که مواظبت باشه و امرو نهی کنه ...به نظر وسوسه انگیز میمونه .. ولی .. بعدکه تنها میشی فقط 2 روز اولش لذت داره ...بعداز 2روز کم کم جای خالی افراد خانوادتو حس میکنی ... کم کم میبینی که هر کدوم از اعضای خانواده اگه نباشن یه کاری به درستی انجام نمیشه .. مثلا اگه بابا نباشه دیگه صبح ها نون تازه سر میز نیست و تو مجبور هستی ازتنبلی بری نون بسته بندی شده که توی مغازه ها میفروشن رو بخری ...و کم کم مشکلات ... و کم کم یاد میگیری که باید کم خرج کنی تا دوام بیاری ... روز اول به مادرو پدرت میگی که برای امدن عجله نکنن ولی روز های 7 و 8 میگی پاشید بیایید دیگه اعصاب ندارم ...تازه دوستان ناباب هم اطرافت هستن تا خونه خالی رو از چنگت در بیارن ... ولی من همیشه مقاومت میکنم و کم نمیارم ...

 

روز هشتم :

شهاب:ای بابا این مشروب هم که تموم شد ... پاشو پاشو برو 2 تا بطری دیگه بخر

پسر دایی:من دیگه پول ندارم تو پول بده ...

شهاب:باشه .. بیا .. سر راه یه بسته سیگار هم بخر با خودت

پسر دایی:راستی تو امروز کلاس نداشتی ؟

شهاب:نه بابا ... استاد گفت برید برای خودتون حال کنید ...

خانومه : خوب کی میخواد پول منو بده

شهاب و پسر دایی :

 

توضیح :روز هشتم کاملا دروغ بود .. روز اول راست بود ...

مصاحبه لری کینگ با محمود احمدی نژاد(مثلاً طنز)

قبل از مصاحبه:

لری کینگ: hello sir

دکتر احمدی نژاد: yessss, hapyy new year!

------------------------------------------------------------

شروع مصاحبه:


لری کینگ: با سلام خدمت دکتر محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران امیدوارم که حالتون خوب باشه!


دکتر احمدی نژاد: (10 ساعت عربی) من هم به شما سلام عرض می کنم، شما می دونی تو دنیا چند نفر در حال مرگ هستن؟! اون وقت امیدوارین حال من خوب باشه؟!


لری: جان، این چی می گه؟!

لری: آقای احمدی نژاد چرا در کشور ایران در مقابل تظاهرات از باتون و گاز اشک آور استفاده شد؟!


دکتر احمدی نژاد: مگه شما اطلاع ندارین در فلان کشور مردم تظاهرات کردن و با باتون و گاز اشک آور مواجه شدن؟


لری: جان، اینی که گفت چه ربطی به سوال من داشت؟!

لری: شما به هولو کاست اعتقاد دارید؟!


دکتر احمدی نژاد: اگر هولوکاست یک واقعه تارخیست پس چرا سران کشور ها نسبت به اون این همه حساسیت نشون میدن(قسمت آخر رو با حالتی که طرف ذوق زده شده بخونین)


لری: جان، مطمئنی 25 ملیون نفر این رو انتخاب کردن؟! چرا داره چرت می گه؟!

لری: آقای دکتر، نظر شما در مورد کشته شدن دختر جوان(ندا) چیه؟!


دکتر احمدی نژاد: من واقعاً تعجب می کنم از شما آقای کینگ، شما اصلاً از خبر های جهان اطلاع ندارین! من به شما علاقه مندم(یعنی دستم بهت برسه ، بله!) ، شما به جای این که پی گیری کنید در مورد اون خانوم مسلمانی که تو آلمان کشته شد! همچین سوالی از من می پرسید؟!


لری: جان، این بابا از همه دنیا خبر داره جز کشور خودش! منو داره دیوانه می کنه!

لری: ولی آقای دکتر فیلمش موجود هست!


دکتر احمدی نژاد: بله فیلمش هست! زیر سر صهیونیست هست! چه طوری از لحظه مردنش 10 دقیقه فیلم گرفتن اون وقت نتونستن از قاتل فیلم بگیرن؟! تازه ایشون زنده هستن ما تو تلویزیون هم با ایشون مصاحبه کردیم!


لری:جان، ضایع شدی؟! بالاخره یه جواب با ربط ازش کشیدم بیرون! 3 برابر پول می خوام! جان، لعنت به، تو تمومش کن بره! من بعد از این مصاحبه باید یک ماه تو بیمارستان روانی بستری بشم! جان هرکی دوست داری! جان مادرت! جان بچه ات! تو رو به اون خدایی که می پرستی قسمت می دم، تمومش کن!

لری: آقای احمدی نژاد چرا توی ایران تعدادی زیادی زندانی سیاسی وجود داره؟!


دکتر احمدی نژاد: شما می دونید تو آمریکا چند زندانی وجود داره؟!


لری: ماااااااااااااادر جااااااااااااان.......، جان، ما کارمون از بیخ مشکل داره! اینرو از کجا پیداش کردی اوردی؟! جمع کن بریم بابا!

لری: آقای احمدی نژاد چه طور این تعداد رای رو به اون سرعت شمردین؟!


دکتر احمدی نژاد: کاری نداره که! شما بیا من خودم بهت یاد می دم که چه جوری قبل از انتخابات هم بتونی رای ها رو بشمری!


لری: مصاحبه تموم شد! من می رم یه کم استراحت کنم!

عذرخواهی

سلام دوستان .. به طور اتفاقی دوباره من میرم مسافرت جنوب کشور ...


موفق باشید برگشتم حتما بهتون سر میزنم ... ببخشید