دوران جوانی

جمع تمام قطره ها میشود دریا، بیا دریا شویم

دوران جوانی

جمع تمام قطره ها میشود دریا، بیا دریا شویم

خاله فریده

خاله : سلام شونگلی ، منگولی ، تنگولی ، خنگولی ، بومبولی

شهاب: سلام خاله جان ... من 20 سالمه خاله .. بچه نیستم

خاله : خوب حالا ...من همون خاله ای هستم که وقتی میرفتی دستشویی میمومدم می شوستمت

شهاب: اون مال 18 یا 17 سال قبل بود ... الان دیگه بزرگ شدم ..

خاله : هر چقدر هم بزرگ شده باشی بازم واسه من همون شهاب کوچولو هستی

شهاب :

 


من نمیدونم چرا توی این فامیل هر جا که میریم با من اینطوری برخورد میکنن ... همه میگن بچه که بودی ما یه کاری برات کردیم ... یا این که وقتی من بچه بودم یه کاری روی اونا کردم (دستشویی روشون کردم )...ما مردیم که یه جا بریم دختر خاله ها یا دختر عموها جلوی ما روسری سرشون کنن ... اصلا منو مرد حساب نمیکنن .. میگن تو که بچه بودی ما فلان کارو برات کردیم در نتیجه تو مثل بچمون هستی ... (البته تمام دختر خاله ها و دختر عموهای من سن بالا و ازدواج کردن به جز چند تا)...به هر حال این خاله فریده ی ما که البته دیشب تازه از راه رسید و منه بیچاره رو فرستادن که برم از فرودگاه بیارمش از همون اول صحبت اعصاب منو خورد میکرد... هی میگفت تو که بچه بودی فلان گند رو زدی و من برات درستش کردم ... و من توی دلم میگفتم که بسه دیگه ترو خدا و بیرون دلم به صورت ظاهری به حرفاش میخندیدم ...

 

خاله : یادته بچه که بودی با یه 4 لیتر بنزین و یه کبریت رفتی زیر ماشین عموت ؟

شهاب : نه ...((( )))

خاله : یادته برف پاکن ماشین داییتو کندی

شهاب : نه ... ((()))

خاله : یادته منو عموت ( شوهر خالم ) توی اتاق تنها بودیم تو یه دفعه امدی داخل ؟

شهاب : اره اره اره اره


توی ادامه مطلب یه پست دیگه گذاشتم .. اگه دوست داشتید برید بخونید .. اگه حال نکردید نرید


نسیمه : دیروز با یکی از دوستام رفتیم پیش رییس بخش تا در باره ی وضعیت داغون اتاقمون حرف بزنیم ...هر چی با رییس صحبت کردم قبول نمیکرد که مشکلی توی بخش ما باشه ... شهاب ؟ گوش میدی

شهاب : اره خواهر عزیزم

نسیمه : اره خلاصه حیف که نمیتونستم از روی این صندلی چرخ دار بلند بشم وگرنه رییس رو له و په میکردم .. شهاب اصلا اینجا نیستی ها ؟ چته ؟

شهاب : هیچی دارم به حرف های تو گوش میدم ...

نسیمه : باز از اون شافتولک ها خوردی ؟ گفتم که خوشم نمیاد این کارو میکنی .. نگفتم ؟

شهاب:نه نخوردم ...

نسیمه : چرا خوردی ... بوش داره تا اینجا میاد ...

 

ما ادما همیشه وقتی که سالم هستیم هیچ وقت قدر این سلامتی خودمونو نمیدونیم ...

درسته ؟ ... بعد که یه اتفاقی برامون می افته تازه میفهمیم که ای بابا سالم بودن چقدر خوبه ... هر وقت که میرم اسایشگاه معلولین همیشه خودمو واسه دیدن بدترین صحنه ها اماده میکنم .. چون نمیتونم این صحنه ها رو ببینم .. چون وقتی میبینم افسردگی میگیرم ...ولی از طرفی هم میدونم که اونا هم ادم هستن .. درسته که روی صندلی چرخدار هستند ولی خوب ادمن ... نیستن ؟ گاهی وقتا خیلی با خودم کلنجار میرم که به هیج کس نگاه نکنم و فقط زمین رو نگاه کنم ولی نمیشه ... نسیمه همیشه مچمو میگیره ... همیشه میدونه مشکل من چیه .. همیشه با من سر این قضیه دعوا میکنه ... سخته .. خیلی سخته... ادم واقعا به قدرت خدا پی میبره ..

 

 

شهاب: من دیگه باید برم ...

نسیمه : باشه ... مواظب خودت باش ... هفته ی دیگه میای ؟

شهاب:ببینم چی میشه ... ممکنه با دایی رفتم شمال ...



نکته : نسیمه دختر خالمه ... من و نسیمه هم سن هستیم ... بچه که بودیم با هم بازی میکردیم .. نسیمه از 10 سالگی دیگه نتونست راه بره ... و فلج شد ... نسیمه از 10 سالگی رفت توی اسایشگاه و همراه 2 تا از برادراش (معلول بودن )که اون ها هم توی همون اسایشگاه بودن زندگی کرد ... اسم یکی از برادراش شهاب ( هم اسم من بوده ) و یکی دیگه علی بود ... نسیمه هر 2 تا دادششو در سن 18 سالگی ازدست میده ... از اون موقع به بعد من هر هفته میرم

پیشش ...


بعدا نوشت : راستش خالم و شوهرش با هم دختر خاله و پسر خاله هستن .. در واقع میشه گفت که ازدواج فامیلی باعث شده که همچین اتفاقی بیوفته ... حاصل این ازدواج ۳ بچه ی فلج ... ۳ تا بچه سالم و ۱ بچه ی مرده ... ( البته با ۲ تا بچه ی فلج میشه ۳ تا بچه ی مرده ) از ژنتیکه .. گرفتید یا نه ؟


نظرات 154 + ارسال نظر
سمیه شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:08 ب.ظ http://www.kolbezendgi.blogfa.com

سلام عزیزم با یه آپ جدید منتظره حضور سبزت هستم


…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•’
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•’

,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•’
,•’``’•,•’``’•,
’•,`’•,*,•’`,•’
,•’``’•,•’``’•,.
’•,`’•,*,•’`,•’
.....`’•,,•......’
…...…,•’``’•,•’``’•,
…...…’•,`’•,*,•’`,•’
...……....`’•,,•’`
…..............…,•’``’•,•’``’•,
...........…...…’•,`’•,*,•’`,•’
..............……....`’•,,•’`
دلی را نشکن شاید خانه خدا باشد کسی را تحقیر مکن شاید محبوب خدا باشد از کمکی دریغ مکن شاید کلید بهشت باشد سر نماز اول وقت حاضر شو ، شاید آخرین دیدارت با خدا باشد در زمین . . .

گلی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:19 ب.ظ http://goliiiii.blogfa.com

سلام آقا شهاب
مرسی نظر گذاشتی خوندم وبلاگتو خیلی باحاله!
خیلی از بابت دخترخالت ناراحت شدم الهی بمیرم براش یعنی همسن منه
پست تو کفم که گفته بودیو خوندم خیلی باحال بود
راستی در مورد اینکه نوشتی هیچکی مرد حسابت نمیکنه!!عکستو که دیدم بهشون حق دادم خدایی!!! آخه یه قیافه ی خیلی بانمک و یه جورایی بچه گونه ای داری!! ولی در کل از قیافت معلومه بچه ی خوبی هستی احتمالام به خاطر همینه که هیچکی جلوت روسری سرنمیکنه و باهات راحتن
بازم بیا نظر بزارااا خوشحال میشم

سروش شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:04 ب.ظ http://love-city2.blogfa.com

سلام شهاب جون
ممنون که به وبلاگم سر زدی وبلاگ خیلی قشنگی داری و پستهاتم خیلی زیبا هستند.من لینکت کردم.مارا از یاد نبر باز هم به ما سر بزن

ستاره صورتی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:36 ب.ظ http://pink-star.blogfa.com

سلام سلام سلام!
خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟


آخ جون شکلکا درست شد!

آخی!
ولی من به دختر خاله ها و دختر عموهات حق میدم!
چون من با این که از پسرای فامیلمون۲-۳ سال کوچکترم٬ ولی بازم چون از بچگی باهاشون همبازی بودم! خیلی سختمه که روسری سرم کنم!
تا مجبورم نکنن این کارو نمیکنم!

راستی منم آپم! با کلی آرزو که حروم شدن!

ستاره صورتی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:39 ب.ظ http://pink-star.blogfa.com

راجع به ادامه مطلبم هیچی ندارم بگم!

ستاره صورتی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:39 ب.ظ

عاشق تنها شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:40 ب.ظ http://senatoramir@ymail.com

سلام شهاب جان امیدوارم حالت خوب باشه

مرسی که سر زدی ببخشید دیر اومدم

راستی آپت خیلی باحال بود

اگه با تبادل لینک موافق بودی بهم خبر بده .

به امید دیدار ...

[ بدون نام ] شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:41 ب.ظ

نه خیر شکلکا هنوز ایراد دارن!

من واسه کامنت قبلی ناراحت بودم ٬ این که کلشو تکون میده رو زدم! نه چشمک!!!!!!

ستاره صورتی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:42 ب.ظ

آسمان شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:55 ب.ظ http://asemankaviri.blogfa.com

سلام

پس این شکلکای کنار ی چرا گل نداره ه ه ه ه ه

منتظرتم
وبت عالیه
اگه خواستی بیا
البته وب من ازون وبای افسردگیه

سالی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:19 ب.ظ http://salijigmal.blogsky.com

شهاب بیا

فرزانه شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:46 ب.ظ http://www.nabzeeshab.blogfa.com

واقعا گرفتی مطلب رو ها!!!!!!!!!

یه بار دیگه هم بخون

شاید یه پندهای دیگه ای هم باشه

ولی جالبه هرکی یه پندی می گیره

شما چرا یاهو دارید من ندارم؟

فرزانه شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:47 ب.ظ http://www.nabzeeshab.blogfa.com

مرسی که سر زدی شهاب جان

فرزانه شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 08:58 ب.ظ http://www.nabzeeshab.blogfa.com

مرسی

محمدعلی چرا نمی یاد؟

خوبه دعوت کردما

الان من ناراحت شدم

عکس این بچه رو واسه محمدعلی گذاشتم آخه

نیای همین بلا سرت می یاد

د شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:46 ب.ظ http://www.donyayedooste.blogfa.com/

هر دو پستت قشنگ بود

ستاره صورتی شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ب.ظ

آره! حق با توئه! منم اگه بودم تا سه تا بیشتر آرزو نمیکردم!


سومین آرزوت بد بود ! خیلی بد!

فرزانه شنبه 16 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:29 ب.ظ http://www.nabzeeshab.blogfa.com

مرسی شهاب جان

خیلی ممنون

نانی یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:35 ق.ظ http://aro0sak.blogfa.com

ســـــــــــــــــلام مهــــــربـــــونم
خوبــــــــــــــی گلــــــــــــــــــــــــــــم؟
آپ کــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــردم بدو بیا
Bo2

فاطمه یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:04 ق.ظ http://khaterate-zibay-man.blogfa.com

سلـــــــــــــــــــــــــــــــام

خوبی؟؟

چه وب خوشملی داریا

وب فوق الفالوده هس

میگما یه چیزی بگم؟!؟!؟
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
روم نمیشه
!
!
!
!
!
به وب منم سر میزنی؟


منتظرم

فعلا بــــــــــــــــــــــــای تا هـــــــــــــــــــــــای

فرزانه یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:25 ب.ظ http://www.nabzeeshab.blogfa.com

سلام

خوب شد اومدی محمدعلی وگرنه عین اون بچهه از بند آویزونت می کردم

فکر کردم قهر کردی بابا

خلاصه مرسی اومدی

نگین یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:30 ب.ظ http://na1725.blogfa.com

سلام خوبی؟
ضدحالی زدی اساسی
حال نداشتم نظر بدم ...
نوشتم برای اینکه بدونی اومدم
موفق باشی

هاله یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 03:33 ب.ظ http://nazivanavid.blogfa.com/

سلام خوبی؟
میسی منم خوفم
راستی آپتم خیلی باحال بود کوچولوآخی حرص نخور آقایی شدی واسه خودت اما خوب اونا ریز میبیننت
از بابت نسیمه هم متاسفم تنهاش نذار
قربون تو
یا علی
بای بای

sara یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:20 ب.ظ http://staidandsweet.blogfa.com/

salam jigara

mamnoon ke oomadid

manam sh0maro link kardam

bazam sar bezanid..

kh0shhal misham

gh0rboonetun
sArA

فاطمه یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:39 ب.ظ http://khaterate-zibay-man.blogfa.com

سلام خوبی؟

مر۳۰ جقدر زود اومدی

باشه من هر وقت اپ کردم بهت مبگم لطف کن تو هم اپ کردی بهم بگی

راستی من لینکیدمت تو هم منو بلینک

بای بای

سبا یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:49 ب.ظ http://SABAMOOSHI.BLOGFA.COM

سلام دوست خوبم
....ღ♥ღ
..ღ♥ღ
..ღღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ
...ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღ♥ღღ
.......................ღ♥ღ
...........ღ♥ღ...ღ♥ღ
...........ღ♥ღ
...........ღ♥ღ.........ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ..ღ♥ღ.......ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ......ღ♥ღ.....ღ♥ღ.....ღ♥ღ
...........ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ ......ღ♥ღ
...........ღ♥ღღ♥ღ♥ღ♥ღღ♥ღღ♥........ღ♥ღ
....................................................ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..........................@@..@@.............ღ♥ღ
..............................@@................ღ♥ღ
..............................@@...............ღ♥ღ
................................................ღ♥ღ

ثریا یکشنبه 17 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:19 ب.ظ http://http:/batovalitanha.blogfa.com/

سلام
به روزم
خوشحال میشم بیای

نانی دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:28 ق.ظ http://aro0sak.blogfa.com

سلام گلم
مرسی فدات شم که بهم سر زدی

ستاره*** دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:44 ق.ظ http://www.fbjf.blogfa.com



در این ب ___اریکه ساعت..

سنگ مرا به سینه میزند

ستاره*** دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:33 ق.ظ http://fbjf.blogfa.com

در این ب ــــــاریکه ساعت ..

سنگ مرا به سینه میزند

نیلوفر دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:05 ق.ظ http://everything2.blogsky.com

اولیش بامزه بود. خب باهات خودمونین دیگه. بدههههههههه
ولی در مورد دختر خالت باید بگم : من نمی دونم وقتی خالت و شوهرش می دونن مشکل ژنتیک دارند و بچه هاشون معلول می شن چرا هی این کار رو تکرار می کنند و این طفل معصوم ها رو اسیر می کنند؟ اشتباه یکی دوتا سه تا؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آرزو دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:12 ب.ظ http://a-r-e-z-o-o.blogfa.com

سلام لینکت کردم .دوست داشتی بلینک.آپم

زهرا دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:24 ب.ظ http://fatgirl.blogfa.com

اوووووووووووووووه این همه نظر!!!! چقدر طرفدار داری!!! خوب من دیگه چیزی نمیگم ...

وحید دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 04:43 ب.ظ http://321.blogsky.com

سرگرمی *** سرگرمی




حتما بیا
منتظرتم

مریم دوشنبه 18 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:25 ب.ظ http://www.najvagone.blogfa.com

سلام شهاب جان!!!
خیلی باحالی بچه!!!
اتفاقا منم تو فامیل از همه کوچیکترم!!واسه همین بقیه رو بزرگتر نمیبینم!!!
به خاه فریده سلام برسون
پایدار باشی

ستاره*** سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 12:15 ق.ظ http://www.fbjf.blogfa.com

مرسی..به خاله سلام برسون

زهرا سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 09:47 ق.ظ http://fatgirl.blogfa.com

الهی بمیرم ... چه قصه دردناکی ...کار من هم با معلولینه البته به نوعی دیگه. بهترین راه اینه که سعی کنی به دید یک آدم توانمند نگاهشون کنی. بدون ترحم و عذاب وجدان ...

یک بهشتی سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:18 ق.ظ http://pardis-qom.blogfa.com

یک آبشار...
تا حالا آبشار دیدی...؟؟؟!!!
.
.
.
با چهار لیتر بنزین رفتی .....چی کار ؟؟؟
به برف پاکن ماشین چی کار داشتی...

کوثر سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:20 ق.ظ http://kosarshar.blogfa.com

سلام آقا شهاب خواستم بهت خبر بدم شعرهای جدیدی تو وبلاگم گذاشتم اگه دوست داشتی میتونی یه سر به وبلاگ من بزنی و شعرا را بخونی
راستی نظر یادت نره

(عاشق تنها) سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:35 ب.ظ http://amirnazanin.blogfa.com

سلام منم شما رو لینک کردم .

امیدوارم دوستای خوبی برای هم باشیم .

به امید دیدار ....

ماندانا سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 06:13 ب.ظ http://maatame1khaane.blogfa.com

سلام سلام.
ممنون اومدی.
مطلبت جالب بودُمخصوصا اون قسمتش که خاله می گه :یادته وقتی من و شوهرم تو اتاق بودیم اومدی تو؟
بعد تو گفتی:آره آره آره..
خیلی باحال بود این تیکه

nazanin سه‌شنبه 19 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 07:06 ب.ظ http://www.nazanin130.blogfa.com

کوله بارم بر دوش و در آن توشه ی اندوه و غم و غصه درد پی آواز کسی که بگوید برگرد در رهی بی فرجام بی تو تا آن سر ناپیدا خواهم رفت و در این آخر ره حسرتی چنگ زده بر دل من کاشکی می ماندم کاشکی می گفتم حرف ناگفته ی خویش، قصه ی دغدغه ! شاید اینگونه کمی بهتر بود ولی از گفتن این قصه چه سود چون تو گفتی که برو میروم با غم و درد پی آواز کسی که بگوید برگرد در رهی بی فرجام چه کنم باید رفت مقصدم نا معلوم همدمم جاده ای در مه کوله بارم بر دوش با خیالی که غبار آلود است به سفر خواهم رفت! بی تو تنها به سفر خواهم رفت

ترانه پنج‌شنبه 21 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 11:38 ب.ظ http://tamina.blogfa.com

دمت گرم رفیق...

مرسی از حضورت...

شیدای خسته جمعه 22 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:09 ب.ظ http://patogh-sara

سلام کجایی من آپم بیا ببین به دردت میخوره .

منتظرم

شیدای خسته شنبه 23 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 01:12 ب.ظ

سلام ممنون که اومدی .

یک ابج است که وقتی حساب میکنی مشخص میشود که مرد زود میمیرد یا زن چون اثر روانی مخصوصا برای زنها دارد ننوشتم و در این خصوصها هر چه بخواهی دارم .

سالی شنبه 23 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:56 ب.ظ http://salijigmal.blogsky.com

شهاب؟آپپپپپپپ

خاطره یکشنبه 24 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 10:50 ب.ظ http://www.khaterehtanha.blogfa.com

اومدم فقط سری بزنم

دخترزمین دوشنبه 25 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 02:13 ب.ظ http://dokhtarezamin.blogfa.com/

این طور که معلومه بچه که بودی ماشا اله شاهکاری بودی (از شیطنت)
ناراحت نباش بالاخره یه روز تو رو هم مرد حساب می کنن
هر چند گاهی وقت ها صرف در اینه که آدم رو همونطور بچه حساب کنن و مسئولیتی رو دوشت نندازن

سوسو سه‌شنبه 26 آبان‌ماه سال 1388 ساعت 05:41 ب.ظ http://susu59.blogfa.com

سلام شهابی جونی ...
فکر نمی کردم انقدر مهربون باشی ...
دمت گرم ...اما آدم آسایشگاه میره آب شنگولی نمی خوره ...
ضمنا با خاله فریده ات کاملا موافقم ...

کتی یکشنبه 1 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 01:16 ق.ظ http://www.kathy.blogfa.com

شهاب جون سلام
دیدی اومدم؟؟؟؟ ببخشید دیر شد.....یه عالمه گرفتار بودم...
بیا پیش من..... آپ کردم.....اگه نیای......

رویای خیس دوشنبه 2 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 09:38 ق.ظ http://5006.blogfa.com

سلام و سلام بر تو شهاب آسمانی

تا غمت پیش نیاید غم مردم نخوری
خفتگان را خبر ا محنت بیداران نیست .!



سری به منم بزن بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد